دو شعر به مناسبت روزکارگر

اول ماه مه میلادی مصادف با یازدهم اردیبهشت روز جهانی کارگر است. ضمن ارج نهادن به تلاش های مفید و مداوم زحمت کشان فداکار به خصوص کارگران ّبزرگوار میهن عزیزمان بر دست های پرتوان شان بوسه می زنیم و این روزبزرگ را به یکایک شان شادباش می گوییم.

زخم

این مرد که شب به خانه برمی گردد

با زخم تبر به شانه برمی گردد

هرچند که اشک پینه هایش جاری ست

با خنده ی عاشقانه برمی گردد

پینه های تهی دستی

کار می کنی

کار می کنی

عشق می کاری

و نان نقاشی می کنی

بر بوم اندیشه های عقیم ادعاگران

و سبد سبد نجابت عرضه می کنی

و آینه آینه عاطفه می بافی

و من لاف می زنم

و طامات می بافم

*

وقتی منِ شاعر

، این مدعی درد شناسی،

بی حس و پوشالی

از دست های پینه بسته ی تهیدستی

سخن می گویم،

چه انتظاری ست

از ناشاعرانِ کوچه های بی عاطفگی

و بی دردانِ نابارور دکه های یائسگی

که باورت داشته باشند

و نمکدان های شکسته ی ناسپاسی را

روی زخم های کهنه یِ دلواپسی ات

خالی نکنند؟!